گروههای آموزشی متوسطه نظری ومهارتی

گروههای آموزشی متوسطه نظری ومهارتی

این وبلاگ به معرفی فعالیت ها واخبار گروههای آموزشی متوسطه نظری (راهنمایی ومتوسطه) و مهارتی (مراکزفنی ) می پردازد.
گروههای آموزشی متوسطه نظری ومهارتی

گروههای آموزشی متوسطه نظری ومهارتی

این وبلاگ به معرفی فعالیت ها واخبار گروههای آموزشی متوسطه نظری (راهنمایی ومتوسطه) و مهارتی (مراکزفنی ) می پردازد.

چل سرو

فال چل سرو:





در فرهنگ ایرانی فال نیک وبد سابقه کهن دارد .
این کلمه به انواع و اقسام در شاهنامه به کار رفته است .
در دیوان اشعار شاعرانی نظیر نظامی ، مولوی ، حافظ ، و دیگران به کرات از فال و تفال یاد شده است.فال انواعی دارد که از آن جمله می توان به فال قهوه،فال نخود،فال ورق،تفال به کتب آسمانی و کتب بزرگان وحتی گرفتن فال از طریق کامپیوتر اشاره نمود . هم چنین هرمنطقه به فراخور شرایط تاریخی و فرهنگی خود در مورد یک یا چند نوع فال به باور لازم رسیده و در مواقع لزوم به آنها مراجعه می نماید . از جمله در منطقه لرستان و به ویژه در محدوده لکستان که شامل بخش عظیمی از شمال لرستان و بعضی قسمتها و بخش های همجوار است نوعی فال به نام چهل سرود - که در زبان محلی به نام ( فال چل         سرو )معروف است .
رواج دارد که با وجود تحولات و اختراعات و رشد و ترقی علمی بشر همچنان مورد رجوع و باور حتمی مردم این محدوده و منطقه است و در بسیاری از موارد فصل الخطاب همه تصمیم گیری ها و اختلاف نظرها و برطرف کننده تردیدها و نگرانیها است .
نحوه اجرای فال عموما به این شکل است که ابتدا مجلسی با حضور دو نفر یا بیشتر تشکیل می گردد . آنگاه یک نفر از این جمع که ترجیحا نوبالغ یا نابالغ است چهل دانه تسبیح یا چهل عدد سنگریزه را جدا کرده و آنها را به صورت مخفی در نزد خود نگاه می دارد . پس از آن سه دانه اول را به نام الله ، محمد ، علی و به قصد تیمن و تبرک جدا نموده ، آنگاه فرمان شروع می دهد . در این هنگام حاضران در مجلس هر کدام به نوبت نیمه اول یک بیت لکی را می خوانند . به عنوان نمونه از بیت :
یا اله برسان روژی قلیانم
تماکو فروش بکه مهمانم
عبارت ( یا اله برسان ) را می خوانند و به همین ترتیب چهل بیت خوانده می شود . در این فرصت آن که تسبیح یا سنگ ریزه را در دست دارد ، پس از خوانده شدن نیمه اول هر مصرع یک دانه تسبیح یا سنگ ریزه را جدا نموده و رد می کندو از آن جا که این کار را مخفیانه انجام می دهد هیچ کس نمی داند که این شمارش چه زمانی به پایان می رسد . هنگامی که نوبت به دانه چهلم رسید فرد شماره انداز ، همان نیم مصرع پایانی را که یک کدام از حاضران خوانده است با صدای بلند تکرار و به این ترتیب آخرین بیت و نتیجه فال را اعلام می کند . در این هنگام کسی که چهلمین نیم مصرع را – بدون آن که بداند چهلمین وآخرین آن ها است – بر زبان آورده موظف است بیت را به طور تمام و کمال بخواند . پس از این کار گرداننده مجلس ، نتیجه وحاصل فال را بیان می نماید . به عنوان نمونه اگر نیم مصرع پایانی عبارت ( خدالم شکری ) باشد فرد شمارشگر که تا این زمان ساکت بوده همین نیم مصرع را تکرار می کند و نیز می گوید : ( خدالم شکری ) . به دنبال آن همان فردی که پیش از فرد شمارشگر این عبارت را بر زبان آورده باید بیت را به طور کامل بر زبان آورد ومثلا بگوید :
خدالم شکری رسیم و مطلو
دلم ساکت بی ژپژاره شو
بعد از آن گرداننده مجلس فال چهل سرود با شنیدن تمام بیت نتیجه و حاصل      فال را برای مجلس و برای صاحب فال بازگو و بیان می کند و مثلا در باره بیت فوق و با توجه به مضمون آن می گوید که نتیجه حاصل فال خوب و پربار و پایان کار مثبت و مفید خواهد بود .
ویژگی ابیاتی که در فال چهل سرود از آنها استفاده شده ، این است که اولاً سراینده و تاریخ سرای این ابیات مشخص نیست و به اصطلاح ( لاادری ) هستند . در ثانی نظر به این که این ابیات غالباًبه معنای دقیق کلمه شعر هستند و مضامین متعدد و متنوع و در عین حال عمیق و بسیار لطیفی دارند که طی آنها به حالات و روحیات و موقعیتهای گوناگون زندگی و رفتار آدمی و هم چنین طبیعت پیرامون وی اشاره دارد ، بنابراین برای بیان معنی و مضمون و در نتیجه برای حاصل و نتیجه فال چهل سرود دارای قابلیت و بسامد بسیار بالایی هستند .
بنابراین برای توسل به فال و در اینجا فال چهل سرود باید درون و باطنی هر چه پیراسته تر و پرداخته تر داشت .

  • آلبالو گیلاس ، دلم تو تواس

یا و اسکناس ، یا و التماس

  • آلبالو گیلاس

تو را به دست خواهم آورد ای یار
چه با اسکناس


چه با التماس
  • کاری که مد نظر است بسیار نتیجه بخش بوده و آخر و عاقبتی نیکو همراه با فراوانی و تمول خواهد داشت.

اَ بالا برزهَ ، ژَ دویر دیاره


یا ذار حنا ، یا میخک باره

آن بالا بلند از دور پیداست
بارش یا درخت حنا است


یا میخک

آینده ای پر بار و خوش آیند در پیش است و نتیجه دلخواه و شادی بخش خواهد بود .

ار بوین و ماهی بچین و دریا
موم و قلاو مکمت پیا

اگر ماهی شوی و به دریا بروی
قلاب خواهم شد
و صیدت خواهم کرد .

اراده صاحب فال برای رسیدن به مطلب راسخ بوده وهدف نیز بسیار مهم است مراد ومطلوب حتماً حاصل خواهد شد و نتیجه مثبت و دلخواه است .

ار دوست بزانی مه حالم چوینه
نه زلفی میلی نه خال و سینه

اگر دوست می دانست
من چه حالی دارم
موی می کند
و سینه به ناخن می خست

                       یک گرفتاری پیش خواهد آمد و آن قدر دشوار و ناگوار خواهد بود که دوست از شنیدن خبر آن سراسیمه و پریشان می شود .        چنانچه در مورد زندانی بودن کسی یا دوری یاری است بسیار بدشگون می باشد . در مجموع این بیت بر حذر دارنده است.
ار دوس منی ، حرفت و راسه
خدا یکیکه، دوس یکی خاصه

اگر دوست منی
و به قولت پایبند هستی
بدانکه خدا یکی است
دوست نیز باید یکی باشد .

بیت مزبور تجدید فراش و ازدواج مجدد را ناموفق ومذموم دانسته و توصیه می نماید که صاحب فال بر وضعیت سابق خود باقی بماند و در مورد کار جدید اقدام نکند .

ار هانه کلی بکشتام و تیر
غم نهصد سال موردِم اِ ویر

اگر قوچی نظیر این را شکار می کردم
غم نهصد ساله خود را
از یاد می بردم

                                                            توفیق در کاری که پیش رو است ، پنجاه پنجاه است واین   بیت حد وسط را می رساند . آرزوی صاحب فال دست نیافتنی می نماید و به امکانات و تدارکات بستگی دارد.

الیمی هواردیه ، دنونم هاله
بوش و دوسکم ،یه دی و هاره

یک دانه آلو در دهان گذاشته ام
طعم دهانم گس است
به دوست بگویید
دیگر بهار از راه رسید

                                                      هشداری است در مورد کاری که بی سبب به تأخیر افتاده و تسریع و تندی در پاسخگویی را طلب می کند .
در ضمن ناسازگاری و پشیمانی در بر دارد و نتیجه فال مثبت نیست .

امروز چن روژه دویر ژ یارانم
چوین زمین شور تشنه وارانم

امروز چند روز است
از یارانم دور افتاده ام
و چونان زمین شور
تشنه باران هستم

                                                  مضمون صریح بیت فراق و دلتنگی و ناراحتی است . پس نتیجه کاری که مد نظر است خوب و مطلوب نیست .

ایمرو و سویر دوسکم دیمه
او بازی مکرد من لیوه بیمه

امروز محبوبم را
در مراسم عروسی دیده ام
او به رقص و بازی برخاسته
و مرا دیوانه کرده است

نتیجه کار و مراد و مطلوب ، تماشایی و اشتیاق برانگیز است. از این رو حاصل آن مثمر ثمر و توفیق آمیز خواهد بود .

ایمشو دیم خاو کوگی مشاقان
تمرز یه لیله ، و سوز ملاوان

امشب به خواب دیدم
کبکی ناله می کرد
نگو که این محبوب من است
که ناله های سوزناک سر می دهد

خیال و نیت فال چیزی است و نتیجه چیز دیگر و متفاوت از آن ریب و تردید وجود دارد و باید مواظب بود .

ایواره دیمت ، کاشکی نوینیامت
وَ نیشانت دام ، گوشه قیامت

هنگام غروب دیدمت
ای کاش ترا نمی دیدم
گویی ناگهان قیامت به پا شد

نتیجه و پایان کار خوب نیست و پشیمانی و ندامت در پی دارد.

برزین بلنگین چوین دار گلین
میوت شیرینه صدگه کاملین

بالا بلندی تو
و در زیبایی به بوته گل می مانی
و در عین کمال ، جذاب و شیرین هستی

گذشته ای خوب داشته ای و نیز آینده ای خوب خواهی داشت. رشد و ترقی تو ادامه خواهد داشت .

برزبین بلنگ بین چنه چناری
خدا راس کار بد گرت ناری

سرافراز بودی و بلند
چونان درخت چنار
خداوند ، بد خواه تو را موفق نکند

عاقبت امری که مد نظر است خوشایند نیست و باعث خواهد شد تا فرد از شأن و موقعیت خوبی که دارد ساقط شود و شکست بخورد .

برنج کردم آو سر خروس بریم
و نیش برژنگ هم کرل چریم

برنج خیساندم و خروسی را سر بریدم
آنگاه به اشاره مژگان
مردان جوان را فرا خواندم

موضوعی خاص و راز آمیز در پیش است که کامیابی و شادی در پی خواهد داشت و همه چیز خوب پیش خواهد رفت .

بوتا بچیمن و ملک خومان
گرد خریوی نیشتیسه رویمان

بیا به دیار خودمان برویم
بر رویمان
گرد غریبی نشسته است

به صاحب فال ، ترک کار یا محلی را توصیه می کند و از او می خواهد که به موقعیت و مکان قبلی خود باز گردد و به قول مولانا روزگار وصل خویش را باز جوید.

بو تا بکریم دوسیمون ژ نو
من دار میخک ، تو دار لیمو

بیا تا دوستیمان را از سر بگیریم
من درخت میخک باشم
تو درخت لیمو

امری مثبت و مطلوب در پیش است و تجدید دیداری دست می دهد که سرآغاز شرایط پر باری خواهد بود .

بیم شوان یه تلی پسی
سوزه بنیشی خوم بیم و دسی

چوپان یک گله بز هستم
محبوب سبزه رویم بنشیند
تا من از او پذیرایی کنم

                                                           برای صاحب فال و بر مبنای نیتی که دارد آینده ای خوب و توأم با آسایش پیش بینی شده و در مجموع اقدام به کاری که مد نظر است نتیجه خواهد داد.

تلی ژ زلفت پاونی پامه
گر نوینمت آخر دنیامه

کمند گیسوانت
پایبندم ساخته است
اگر نبینمت
دنیایم به آخر می رسد

                                                    شوق دیدار کسی دست داده و عشق و الفتی در میان است .اگر وصالی در پی باشد و دیداری دست دهد نتیجه خوب و مطلوب خواهد بود.

تنیا دارکی لاوشت و واران
چپ چپ گلباغی پیرز واران

آن تک درخت که در معرض بوران است
و دسته دسته گل محمدی
و بارانی از فیروزه

                                                                               تنهایی و سختی ودر عین حال بر خورداری از نعمت و فراوانی در پیش است که زیبایی ها و لذت خاص خود را نیز به همراه دارد.

تنیا داری بیم و سر یال وه
نابود بیم و دس باد شمال

تک درختی بودم
که بر بلندی ها ریشه داشتم
اما به دست باد شمال نابود گشتم

نتیجه کار منفی و پشیمانی است و برقراری ارتباط با افراد ناباب را منع می کند .

جفتی کوش کیش سفری ساز نو
شاه بخشین کردین بمارکت بو

یک جفت پاشنه کش مرغوب و نو
که شاه به تو بخشید
مبارکت باد

خلعتی در راه است و نتیجه کار بسیار عالی و پر ثمر است .

چپ چپ گلباغی مگرم و بو
دوسل دویری یه یاد تو

گلهای محمدی را دسته دسته می بویم
بیاد شما دوستان قدیمی

                                                                   بدشانسی و عدم توفیق در راه است اگر آزمون یا معامله ای در پیش است نتیجه برای دیگران خوب و رضایت بخش است اما برای صاحب فال خیر .

چتر چوی چویر ، چویر چوی چتر
پرورده کیتی و گلاو و عطر

زلفانت علف تازه صحرا
و علف تازه صحرا زلفان تو
آنها را با گلاب و عطر شستشو کن

                                                           باید قدر وضعیت جاری را دانست و در مراقبت از آن کو و تلاش را معمول داشت و کاری را که در دست اقدام است با تلاش هر چه بیشتر و بهتر به انجام رساند .

چترکت قاو قاو هر قاوی رنگی
مه تیارتم کرد تو کردتَ جنگی

زلفانت خم اندر خم
هر خمی به رنگی
من نقش بازی کردم
تو گمان جنگ بردی

                                                          هر چند موضوع مورد نظر جذاب و فریبنده است و هر چند نیت و نظر خیر در بین است با این حال طرف مقابل برداشتی نادرست دارد و کار نهایتاً به مناقشه می انجامد .

چل گو چل نیمگو چل کریم خانی
نقره ریز کردی تا سر زونی

جلیقه اش را
با پولک هایی از نقره
و سکه هی کریمخانی آراسته است
و غرق در زر و زیور شده است

امر خیر و مسرت بخشی در شرف تحقق است که برای فرا رسیدن آن مهیا و آماده باید بود.

خانم تون علی ، باجی تون عباس
شوگرد فریه ، شیوه خوم بشناس

ای بانو شمارا به مولا علی
وای خواهر شما را به حضرت عباس سوگند می دهم شبگرد بسیار است
تنها مرا بیاد بیاور .

نصرت و پیروزی دست خواهد داد . پس چنانچه رقابتی در پیش است نتیجه آن مطلوب و شادیبخش است .

خانم نمری گوشت شکارم
کوه گردی بکم ارا کی بیارم

بانوی من
گوشت شکار میل نمی کند
پس به کوه بروم
و برای کی شکار کنم

نتیجه کار مطلوب و مناسب نخواهد بود و زحمات بیهوده است بنابراین نباید پیگیری کرد .

خدایا بسینی حقم ژ دایه
خوم رنجم کیشا کی نیشت و سایه

خدا دادم را از این پیرزن بگیرد
من رنج کشیدم
اما کس دیگری
در سایه راحت و آرامش نشسته است

پایان کار با نگرانی وتاًسف و هم چنین گله مندی و نا رضایتی همراه خواهد بود و نتیجه دست رنج مطلوب و مناسب نیست .

خدایا بی نت ده دنیاته دل بوه
سر پرچین میخک همرازت گل بو

چه خوب است که خدا نصیبت کند
که دنیا به کامت باشد
گرداگردت را بوته های میخک فرا گرفته باشد
و همراز وهمدمت چونان گل لطیف باشد

هدف بسیار مطلوب و با ارزش است اما حاصل کار نه منفی و نه مثبت و معلوم نیست که بتوان به آن رسید .

خدا بی نت ده دو گل ژ وهار
اول اسب و زین دوم ژن و مال

چه خوب است که خدا نصیبت کند
دو گل از گلهای بهاری
اول اسب و زین
دوم زن و مال

                                          اگر هدف دست دهد بسیار خوشایند و شادی آفرین است . اما فال قاطعیت رسیدن به هدف را بیان نمی کند در نتیجه حاصل فال این است که اقدام به کاری که مد نظر است نه خوب است و نه بد .

خدا ته بی ده چپالی جل کت
لچ گور بگرین ارا خوت خوت

خوب است اگر که خدا
نصیبت کند یک پاره گلیم
و گوشه دنجی برای غرولند با خودت

                                                   در این بیت قناعت و دوری از بلند پروازی و ساختن با کم توصیه شده است . بنابراین اگر مراد و منظوری که دارند دور از دسترس است بهتر است پیگیری و دنبال نشود .

خدا خدام بی ژ مال بین او در
چادر عروسی بکشین او سر

از خدا می خواستم
که از منزل به درآیی
و چادر عروسی بر سر بکشی

با توجه به نیت و منطوری که دارنده فال دارد و امیدواری که در بیت مطرح شده ، نتیجه خوب و مثمر ثمر است .

خدا لَم شکری رسیم وَ مطلو
دلم ساکت بی ژَ پژاره شو

خدا را شکر می کنم
که به مرادم رسیدم
و دلم
از اضطراب های شبانه رهید

                                 نگرانی ها به کلی مرتفع خواهد شد و مطلب و مراد حاصل خواهد گشت . نتیجه امری که مد نظر است بسیار خوب و پربار است .

خره برف لویل و روی راخ وه
دنگ دوس بریا و ایلاخ وه

گلوله برف بر روی سنگ می غلطد
و در ییلاق
هیچ نشانی از دوست پیدا نیست .

موردی که در پی آن هستند نتیجه نخواهد داد و پیگیری و جستجو بی فایده است .

خوز گال و خوتان خوش و حالتان
سوزه بالا برز مای و مالتان

خوشا به حال شما
خوش به حالتان
آن سبزه روی بالا بلند
به منزلتان می آید

نتیجه ، ایده آل و خوش و مطلوب است و آرزویی که در سر است برآورده می شود .

خوشال و ارجن چویر همساسی
تک تک برفاو مدوم و پاسی

خوشا به حال درخت ارجن
که علف تازه در میانش گرفته است
و قطره های برفاب
آبیاریش می کنند

تحقق آرزو و برآورده شدن آن قطعی و حتمی نیست و حالتی بینابین و پنجاه پنجاه دارد .

خوشال و کری گرمسیر جاسی
منزل ار منزل دم کل همساسی

خوش به حال مرد جوانی
که در گرمسیر منزل گزیده است
و منزل به منزل
آن شیرین دهان همسایه اوست

آرزوی همراهی با محبوب در بین است و نتیجه این آرزو نسبتاً خوب خواهد بود .

خوشال و کری منیشتیا و لات
دست ممالیا ، خالل پنچه پات

خوشا به حال مرد جوانی
که در کنار تو می نشیند
دستهایت را می مالد
و خال های پنجه پایت را نیز .

                                                   نتیجه پنجاه پنجاه است و حتمی نیست . ضمناً چنانچه امکان تحقق آن وجود داشته باشد امری بسیار خوب و مطلوب است

خوشمِ چتَه مایه نا کرِدنت
مال مال گیردین و حاجت برِدنت

چه چیزی را دوست می دارم
فریاد بر آوردنت را
و خانه به خانه گشتن
و حاجت خواستنت را

                                           امر خیر و خوب در میان است و نتیجه نیز خوب و تحسین برانگیز است و سرافرازی و افتخار بدنبال خواهد داشت .

خوشا وحالتان خرجتان جمه
بیچاره منم خوراکم غمه

خوش به حالتان جمعتان جمع است
بیچاره منم
خوراکم غم است

                                                                     نتیجه و حاصل کار برای دارنده و صاحب فال خوب نبوده لیکن برایدیگران ، نتیجه بخش است و چنانچه معامله ای در پیش است مناسب نیست .

دسمال دسکت بیلا دوتا بو
یکی اوریشم یکی کتان بو

اجتناب از تنهایی و پیوستن به دیگری و هم چنین دوری از تک روی توصیه شده است . ضمناً موزون و هماهنگ بودن امری که مد نظر است آورده شده که نتیجه آن هم خوب و هم مناسب است .

دس و دسیانک طلای سیم وه
خست گردنم آزا بیم وه

دستانش را
با دستبند هایی از طلا و نقره
سلامتم را باز یافتم

سلامتی و توفیق دست خواهد داد و آرزو برآورده خواهد شد .

دل ای تف رویت تو دی بوس وه
هر هاینه ای فراق قدیم دوس وه

ای دل تف بر تو باد
دیگر بس کن
مدام در اندوه و فراق یار قدیم هستی .

بیت بار منفی دارد و به دل بر کندن فراق توصیه شده است پس باید از آن موضوعی که مورد نظر است اجتناب نمود .

دم دُر ، دنان دُر ،دُر وَ بان دُر
لو وینه مخمل تازه قیچی بر

دان از دُر ، دندان نیز دُر
دُر بالای دُر
لب چونان مخملی
که تازه قیچی خورده و یک دست شده است

خوشحالی و زینت و شادکامی در راه است و موضوع هر چه که هست زیبا و مسرت بخش خواهد بود .

دم قن ، دنو قن ، لو شکرینم
آفرین و دوس صد آفرینم

دهانت قند ، دندان ها نیز قند
و لبانت نیز شکرین است
آفرین به محبوبم
صد آفرین بر او

کار با خوشی و لذت همراه است و پایان کار با موضوعی که مورد نظر است مطابقت دارد ، پس نتیجه خوب است .

دَمکت بار بِن و نوم دَمم
بلکم ساکت بو دل پر غمم

دهانت را بر دهانم بگذار
باشد که دل دردمندم تسکین یابد

بیت پایان غم را اعلام می کند بنابراین موضوع مورد نظر مفید و نتیجه بخش است .

دوسی اول خاص ، ایسا میل سردم
چوین  یاخیت کردم وحرف مردم

ابتدا بامن برسرمهر بودی
پس آنگاه مهر بریدی و تو به تحریک دیگران
مرا آواره کوه و بیابان کردی
* *

نتیجه منفی و حاکی از قطع دوستی و ارتباط است ، از رنجش و گریز خبر می دهد . عزم و اراده ای که در ابتدا قوی بوده اما به سردی گراییده است

دوس دروزن ، سر درو لقن
کل حیله باز ، بن کیسه تکن

دروغ می گوید
و رفتاری دروغین دارد
حیله گری است
که دار و ندار آ دم را به غارت می برد

دروغ و حیله و نیرنگ در کار است و از دویت دروغگو اجتناب باید ورزید .

دو قلو په جکسن ، ار قویلی درون
دت یه شنفت ، خر دا و سرون

شلیک گلوله از اسلحه جکسن را
در قعر دره دربند
دخترک شنید
و لچکش را چرخاند .

یار از راه می رسد و یاری می رساند . دیدار تازه می شود و خبری خوش در راه است . چرخانده شدن لچک توسط دخترک نشانه دریافت پیام درخواست یاری و مدد گفتن لبیک از سوی یار است .

راگی کرماشو بتاشم و چو
ارا یارکم هر بای هر بچو

راه کرمانشاه را
با چوب هموار کنم
برای دوستم
تا مدام بیاید و برود

توصیه به انجام کاری و هموار نمودن مسیر انجام آن کار و داشتن استقامت و پایداری در راه است ، برای رسیدن به ثمری نیکو و دلخواه و مطلوب .

ریه کرماشو هر توزم کی
دلکم قل قل لا دوس مکی

راه کرمانشاه در غبار گم است
و من
دلم برای دیدار دوست بیتاب است

شتاب و عجله و بیم و امید برای انجام کاری وجود دارد . این کار نه خوب است و نه بد .

ژ بلنی کور ، وژم کردم ای گل
ارا تویله دت گلونی ای مل

از بلندای کبیر کوه
خود را به زیر افکندم
به خاطر آن یار نورس
که لچک بر گردن دارد

هدف مطلوب و نتیجه نیز ممکن است مطلوب باشد اما با مخاطراتی همراه است .

ژیر سریت نی بو ، برگت پلاس بو
ژ مال دنیا هر ژنت خاص بو

سر بر روی نی گذاردن و به خواب رفتن
و زیر اندازی از نمد داشتن عار نیست
به شرط آن که
زنی خوب داشته باشی

انتخاب خوبی صورت گرفته و یار و یاور ، یا همسری مناسب نصیب گردیده است .

سراو چوین هرسین ، مسکن چوین پاوه
بهشت هر یسه و نام ای راوه

سرابی چون سراب هرسین
منزل و مسکن همچون پاوه
بهشت همین است که برسر راه است

خوشبختی نصیب خواهد شد و نتیجه و پایان کار خوش و مطلوب است .

سر کج ، سرون کج ، سا سرون هم کج
هرت کردیه چوین هر نی وچ

سرت را کج گرفته ای
لچکت را هم کج
وراهی کج و اریب را در پیش گرفته ای
همچون جوانه نی که کج بر می بالد

اشاره به کاری است که خوب شروع شده و با پیشرفت و ترقی همراه است .

سوزه سیلم که ، لوی بکه زرد
حکیمم تو بین کی من داشتم درد

ای سبزه رو لبخند بزن
حکیم من تویی
من که درد نداشتم

نتیجه و پی آمد خوب و مثبت است ، سلامت و بهبودی حاصل خواهد شد .

شعله مانگ داسی ار نام کلاوان
تو مرز یه لیله مچو و باوان

پنداشتم که ماه
بر تپه ماهورها می تابد
نگو که محبوب من است
که به نزد خویشانش می رود

دوری وهجرت که در عین حال با زیبایی و شکوه همراه است ، دست داده است تعبیر و تفسیر در این باره مختلف است و باید در مورد کاری که مد نظر است با هوشیاری و دقت عمل کرد .

شو مانگ خاصه ار کل بنیشی
ار چقه تیلا شمشیر بکیشی

چه خوب است که در مهتاب
در جایی پناه بگیری
و به صدای گرزدست به شمشیر ببری

نتیجه پنجاه پنجاه است و مشروط به وجود یک سری مقدمات است چنانچه تحقق پذیرد خوب و مطلوب است.

شویکت هل کیش در پات بوینم
و هرسین مچم کوش ارات سینم

پیراهنت را بالا بزن
تا پنجه پاهایت را ببینم
به هرسین می روم
که برایت کفش بخرم

شرایط مهیا و بسیار آماده است تا کار و نیتی که در نظر است تحقق یابد . نتیجه کار نیز مساعد و خوب است.

صد دوس بگرم هر تو یارمی
هر تو دوسکی وفا دارمین

اگر با صد نفر پیمان دوستی ببندم
تنها تو یار من هستی
وتنها تو یاور وفادار منی

نتیجه و پایان کاری که مد نظر است خوب و مساعد است و قاطعیت و راسخ بودن در کار یا علاقه مندی برای امری را اثبات می کند و پایبندی یار و محبوب و همراهی با او را می رساند.

صوفی صافی بیم چمه زیارت
سوزه هنکچی دل بردمی غارت

صوفی ساده و بی غل و غشی بودم
به زیارت رفتم
دلارام سبزه رو
دلم را به غارت برد

خوشحالی و سرور دست خواهد داد ولبان صاحب فال به زیب خنده آراسته خواهد شد .

قرآنی بارن پره پره کن
مر مه دومی کم تو دس خره کم

قرآن بیاورید تا سوگند یاد کنم
من اهل فتنه نیستم
که بخواهم تو را دست به سر کنم

توصیه شده است که دارنده فال نیتی را که دارد حتماً عملی سازد . ضمناً این بیت با قاطعیت تمام توفیقی را که دست خواهد داد اعلام نموده است .

قَسم مرِم و قرآن بالت
ار بکشینم خونم حلالت

به قرآنی که به بازو بسته ای
سوگند یاد می کنم
که اگر هلاکم کنی
خونم بر تو حلال است

هدف با ارزش و ارجمند است به نحوی که اگر در راه آن هم جان از دست برود می ارزد با این همه نتیجه مبهم و نا مشخص است.

قوری بویچکله چای مال روس
پیاله گردان کی بیتی دوس

قوری کوچک
و چای مال روس است
پیاله را بگردان
و به دست دوست بده

اگر چیزی به دست آمده که متعلق به دیگران است باید با رغبت به صاحبش بازگردانده شود . نتیجه فال به نیت حاجتمند و صاحب فال بستگی خواهد داشت .

کراست چیته ، گلی دش وازه
بمارکت بو ای دوس تازه

پیراهنت از جنس چیت است
وقسمتی از آن باز است
بر شما مبارک باد
این دوستی نو

یک دوستی تازه با کسی پیش خواهد آمد که نتیجه بخش و با برکت است .

کرل برسن یه کرماشونه
چراغ سوزه کی سوزه میدونه

ای مردان جوان سر برسید
اینجا کرمانشاه است
واین چراغ سبز
گواهی می دهد که اینجا سبزه میدان است

روشنی در پیش است و باید شتاب کرد . سرانجام کار خوشایند بوده و نتیجه مناسب و نیکویی دست خواهد داد .

کرل مزگانا گنجه ای بای آورد
یه ممه ناز سه تیری آورد

آی مردان جوان ، مژده
باد با خود گنج آورد
این ممه ناز است
که اسلحه سه تیری را با خود آورده است

بیت حاوی بشارت و مژده است و امری که در پیش است منتج به نتیجه خوب و مطلوبی خواهد شد.

کلمی کشتیه پنج پا و شش
گر چویر هواردی بو هناسه خوش

قوچی را صید کرده ام
پنج یا شش ساله
علف تازه بسیاری خورده است
و بوی نفسش خوش است

بیت آینده ای مطلوب و ثمر بخش را پیش بینی کرده است . بنابراین پیروزی و توفیق در راه است .

کَوَر گن گن بای بوینه هماری
و لای دوس مچم و سر سواری

ای کبیر کوه تکه تکه بشوی
و چون دشت هموار
من به نزد دوست می روم
با اسبی تند رو

موضوعی که در مورد آن تفال زده شده بسیار عالی و خوش یمن است و نتیجه آن نیز امید آفرین است .

کنیکی و مال ریخ دانه دانه
دوسکم نیشتیه زلف مکی شانه

درون چشمه ساری که در آستانه منزل قرار دارد
سنگریزه ها به چشم می خورند
محبوبم کنار چشمه نشسته است
و زلفش را شانه می کند

پایان انتظار فرا رسیده و شرایط برای عملی شدن نیتی که در نظر است فراهم شده است . کار با شادابی و اشتیاق همراه است و امر ، امر خیر و خوبی است.

گرمسیر گرمه بادی سو ییره
ایلا خان خاصه سایه چوئیره

گرمسیر گرم است
بادش تن را می سوزاند
ییلاق خوب است
سایه سارانش خنک است

سفر و کوچ و مسافرت مناسب است و نتیجه خوبی هم در پی دارد.

گرین مهواردم الون مکم سیر
دوسل دیرین یادتان و خیر

کوهستان گرین را
زیر پا گذاردم
و در الوند به سیر و تماشا پرداختم
دوستان عهد قدیم
یادتان به خیر

فراق و جدایی در پیش است که البته این فراق با آسودگی خاطر و آرامش همراه است .

گله گوشت تویشک جگر مویری ورک
ماچ تویلک دت سواری مهنک

یک قطعه کوچک از گوشت بز
و جگر ترد بزغاله
و بوسیدن دختر نورس
و سوار شدن بر اسب مهنک

شرایط مساعد است و مراد ومطلب برآورده خواهد شد .

گم کی لرستان چیت و داواره
کرماشان خاصه پای سماوره

فراموش کن لرستان را
همه اش سیاه چادر است
کرمانشاه خوب است
وقتی که پای سماور
و با خاطری آرام نشسته ای

این بیت انصراف از راهی که در پیش است را توصیه می کند و پیشنهاد می دهد که باید به دنبال کار راحت تری بود .

گنم گرمسیر هر گلی جایی
بوش و دوسکم شو پل نکی بای

درگرمسیر
گندمزار یک دست نیست
به محبوبم بگویید
شب را به صبح نرسانده ، باز گردد .

آرزوی تجدید دیدار و تجدید خاطره و برقراری پیوند و ارتباط را امری خیر و خوب و پسندیده می داند .

گوش و گوشواره مل و توروه
درپا اوریشم گلنگ شوروه

برگوشهایش گوشواره
و بر گردنش تور آویخته است
منگوله و خلخال پاهایش نیز
از جنس ابریشم است .

هدف خوب و مطلوب است و برای به دست آوردن آن تلاش هایی صورت گرفته است .

لاف قلمکار بالشت پرقو
هر جوری بنتی جا هر دکمون بو

لحافی قلمکار و خامه دوزی شده
بالش از پرقو
آن ها را طوری قرار بده
که جای هر دویمان را داشته باشد .

توفیق و پیروزی قرین است و کار ، نتیجه بخش است شراکتی نیز وجود دارد که در این مورد توصیه شده است میان طرفین توافق و هماهنگی لازم به عمل بیاید .

له بلنی مپل وژم کردم ای گل
ارا نازاره هفت لیره و مل

از بلندای مپل
خودم را به زیر افکندم
برای خاطر نازاره
آن که گردنبندی از هفت سکه لیره
بر گرن آویخته است .

هدف با ارزش است و رسیدن به آن با خطر همراه است . درعین حال برای رسیدن به ان امیدواری وجود دارد .

مپل – نام کوهی است
مال دوس بار کردی و ناراضی دل
علی یار بوتی منزل ار منزل

محبوبم
با دلی ناشاد از این جا کوچ کرد
مولا علی
منزل به منزل یار و یاورش باد

کار با دو دلی و شک و تردید و در عین حال با دعای خیر همراه است . کاری بوده که تا حدودی از دست رفته یا امری است که لازم است صورت بگیرد .

ماه شو خاصه و شرط خوشت بو
سوزه بالا برز و ترکشت بو

ماه شب خوش و زیباست
به آن شرط که خوش باشی
و سبزه روی بالا بلند نیز
درکنارت نشسته باشد .

وضعیتی خوب که رفاه و آرامش در آن است تصویر شده اما رسیدن به آن مشروط است و لابد به مقدمات و رفع مقدمات بستگی دارد .

مر مه چه واتم تو چه شنفتی
و حرف ناکس تو له من کفتی

مگر من چه گفتم و تو چه شنیدی
که به حرف ناکس
از من بریدی ؟

فراق بی دلیل دست داده است که نشان می دهد مراد و مطلوب نتیجه خوبی در پی ندارد .

مل چوی بطری سینه چوی پاکت
شعله هور داسی ار سر جاکت

گردنی همچون بلور
و سینه ای صاف
بر بسترت آفتاب تابیده است .

هشدار و بیدار باشی درکار است و تذکز می دهد که شخص برخیزد و بدنبال کاری که برایش پیش آمده برود .

مولا برسن سواری و دو
بو هناسه خوش بغل هوس شو

یا مولا
سواری را برسان به شتاب
که دهانی خوش بو داشته
و هماغوش شبانه ام باشد .

میانه است . امید و آرزو وجود دارد اما معلوم نیست کار به سامان برسد و نتیجه بدهد .

من بیم و گیونی و سر ویردم
دام دوریشل نذر تو کردم

من بودم و جانی که از سر آن گذشتم
آن را فدای تو کردم
و به نیازمندان بخشیدم

آرزو و نیت با سختی برآورده خواهد شد . مقدمه کار دشوار ، اما با نذر و نیاز و نیز با ایثار و از خود گذشتگی همراه است . در هر حال از فال بوی مثبت و مساعد به مشام می رسد .

می می تو پیری گپت قپیایه
سرداری مخمل و تو بیجایه

عمه جان تو پیر هستی
گونه هایت گود افتاده اند
سرداری مخمل
برای تو نامناسب است .

نتیجه منفی و کار بی حاصل است ، زیرا شرایط ناهنجار و نامناسب وجود دارد .

ننی پوشاسی برگ فرنگی
گل چاو مدای چوین باز جنگی

بانو
رخت فرنگی بر تن کرده است
از گوشه چشم نظر می کند
همچون یک باز جنگی

شوق و ذوق در کار است و با سرافرازی و برازندگی توام خواهد بود و امکان دسترسی به هدف وجود دارد . نتیجه نیز خوب و مطلوب است .

ننی نیشتیه و برج قلا
تماشا مکی و دوربین طلا

بانو
در برج قلعه نشسته است
و با دوربین طلا به اطراف نگاه می کند .

به جایگاهی بلند که به اطراف مسلط بوده و همه چیز از آن جا قابل رویت است اشاره شده و می رساند که نتیجه حاصل و مراد و منظور برآورده می شود .

وِتم خاصی کین بومَ غلامت
تف ار شرط کی نیمهَ تمامت

پنداشتم وفاداری
سرآن داشتم که غلامت شوم
ای تف بر آن پیمانی که بستی
اما نیمه تمام رهایش کردی

تصوری که از نتیجه کار می رود دست نخواهد داد . موضوع با آه و ناله همراه و بی حاصل است .

وسا چترکت ساتی بکم خاو
شا جنم جام بو نیه نوای آو

درسایه سار زلفت
ساعتی خواهم آرمید
شاید سرای آخرتم جهنم باشد
هر چه بادا باد .

اظهار علاقه با ریسک پذیری و خطر همراه ا ست مع الوصف همین علاقه مندی مخاطره آمیز مایه آرامشی هر چند اندک خواهد بود .

هر صو و سحر بانگ خروسان
شره تلمیت بار تازه عروسان

هر صبح و سحر
به هنگام بانگ خروس
کاروانی به راه می افتد
که حامل تازه عروس است .

تکرار یک کار و هم چنین ضرورت تسریع در آن بیان شده است . ضمناً نشاط و شادابی و تازگی نیز مورد نظر است .

هر مای هر مچی بو تا کلت کم
وباوان مچی دس و ملت کم

مدام در رفت و آمد هستی
به نزد خویشانت می روی
بیا تا در آغوشت بگیرم .

کار به خصوص اگر مسافرت یا رقابتی در پیش ایت بسیار شیرین و نتیجه بخش و پربار است .

هر مای هر مچی له براورم
آخر داواران مارینه سرم

مدام در رفت و آمد هستی
آخر
خانه خرابم می کنی

اقدامی بیهوده ودر عین حال پر خطر در جریان است که
باید از آن اجتناب شود .

هناسه سردم پخش بی و کوان
علف سوز نکی پی بسته زوان

آه سردم در کوه و دشت گرفت
چندان که دیگر علف نمی روید
و چرندگان گرسنه  می مانند

در پایان کار اندوه و پشیمانی دست خواهد داد .

هناسه سردم ور کمرانه
درینم چوین توین آهنگرانه

آه سردم
همچون هوای سرد کوهپایه است
و درونم
چونان کوره آهنگران

نیت با مخاطره و تشویش همراه است و نتیجه خوبی هم نخواهد داشت .

هر وِی قرآنه دلت بی بنی
کژلی چاوت نِصم گیونم سنی

به همان قرآنی
که دلت به آن بند است
شیوه چشم و طرز نگاهت
نیمه جانم کرد .

اوضاع مناسب نیست . نگرانی که ممکن است برطرف شود دربین است ، ضعف و سستی و ناتوانی دست خواهد داد .

هر وی قرآنه و سرای تکه
دنو دار رفیق بی دنو نکه

خداوندا
تو را سوگند به قرص نانی که در سفره هست
دندان دار را
با کسی که دندانی در دهانش نیست
رفیق و شریک مساز

اگر شراکتی در کار است پایان خوشی نخواهد داشت و در بیت تاًکید شده که این شراکت صورت نگیرد .

هی داد هی بیداد آلوده دردم
سنگ سیا میو پی آه سردم

ای داد ای بیداد
آلوده درد هستم
آه سرد من
سنگ را سیاه می کند

نیت و منظوری که در بین است پایانی زیانبار و نامطلوب و نگران کننده خواهد داشت ، بهتر است صرف نظر شود .

یا بابای بزرگ بزرگ پیران
برسین و داد ژار و فقیران

ای بابا بزرگ
بزرگ پیرها و مرشدها
به فریاد بیچارگان و بینوایان برس

از اولیاء اله استمداد شده و نوید بخش برآورده شدن حاجت است .

یاران کی دی دت و گاویاری
گونار طلا گارنگ مرواری

یاران کی دیده است
دختر شخم بزند
با خیشی از طلا
و چوبدستی از مروارید

امر عجیب و شگفت انگیزی در حال تحقق است که نتیجه و پایان خوش و مطلوبی نیز ندارد هر چند که این امر ظاهری زیبا و شگفت داشته باشد .

یا همسات بیام یا ار هناست
یا گلی بیام ار پر کراست

ای کاش همسایه ات می بودم
یا در کنارت
یا اینکه گلی بودم
که برگوشه پیراهنت نقش بسته است

توصیف یک آرزو است که با علاقه مندی و عشق و محبت آمیخته است .

یا علی هنای یه دریای نیله
مسلمان ژ دس کافر ذلیله

یا علی به فریاد برس
دریای نیل درپیش رو است
مسلمان
دردست کافر ذلیل شده است .

کار با تنگنا و مضیقه های فراوان و وضعیتی نگران کننده و هول آور همراه است و باید از آن اجتناب و دوری شود .

یسه پیر بیمه برگم رزیایه
دنگ نازاران ژ لیم بریایه

می بینید که پیر شده ام
و برگریزان است
بانگ دختران و زنان جوان
دیگر به گوشم نمی رسد

بیت بد اقبالی و سرانجام ناخوشایندی را می رساند که با تنهایی توام است لذا نیت صاحب فال نتیجه خوبی در پی ندارد .

یه چه جنسی بی تو کِردت اِوَر
هوا کت برزه نمکیم و سر

این چه تن پوشی بود
که بر تن کردی
سایه ات سنگین شده است
از ما یادی نمی کنی

نتیجه کار جالب نیست راه و رسم قبلی فراموش و تغییر رویه داده شده و همین امر باعث سر زنش گردیده است . در مجموع نیت و تفال خوب نیست .

یه شو دیم خاو خاو درو نیه
دسم و مل ، دوسکم بیه

شبی به خواب دیدم
که دست در گردن محبوب آورده ام
خواب دروغ نیست .

نتیجه خوب و مثبت است و نوید دهنده بازگشت به شرایط خوب و پیشین و یا از راه رسیدن دوست است که با قاطعیت اعلام شده است .

یه شو تا و صو شم سوزانم بی
طول شادی دام دوس میمانم بی

یک شب تا به صبح
چون شمع بیدار بودم و روشنی بخشیدم
و به طبل شادی کوفتم
چرا که دوست مهمانم بود

نتیجه کار و تفال صاحب فال خوب و پسندیده است ومراد و مطلو





چل سرو (Chell Sero) یا چهل سرود از جمله فال های آشنا و بسیار متداول مردم لرستان است  که غالبا در شبهای طولانی سال (بویزه شب چله در زمستان) بین افراد خانواده ،اقوام و همسایگان و درمحیطی دوستانه و دسته جمعی  برگزار می شود.

نحوه فال چل سرو نیز بدین ترتیب است که ابتدا از جمع حاضران یک نفر بعنوان فال انداز انتخاب می کنند. فال انداز نیز به نوبه خود چهل دانه تسبیح یا چهل دانه گردو یا چهل دانه سنگ ریزه انتخاب و آماده می کند و با نام خدا و پیامبر و امام علی فال را شروع می کند .

حاضرین که دایره وار نشسته اند به نوبت هر کدام یک یا دو کلمه از مصراع اول یک بیت شعر را که در نظر دارند قرائت می کنند، مثلا از بیت :

هر صو و سحر بانگ خروسان  شوره تلمیت بار تازه عروسان (بیت هیجدهم ابیات زیرین) می توانند تنها بگویند هر صو وسحر ،سپس  فال انداز نیز پس از قرائت هر بیت یکی از دانه های تسبیح ( یا یکی از چهل شی از قبل آماده شده ) را جدا می کند . بعد دومین نفر از یکی از بیت های چهل سرود مثلا :

خدا برسان روزی قلیانم      تماکو فروش بکه مهمانم ( بیت چهارم ابیات زیر) می تواند فقط دو کلمه اول بیت را ( خدا برسان ) را بگوید .پس از خواندن تک بیتی ها ،هم کسی که نیت نموده و هم حاضران در جلسه از معنی و مفهوم ان و جواب خوب یا بد بودن فال مطلع می شوند.

بعنوان نمونه نتیجه نیت و فال در مصرع اول تک بیتی:     هر صو و سحر (نیک)     و بیت، خدا برسان روزی قلیانم (بد) قلمداد می گردد ،زیرا در بیت اول بحث از نوعروسان است و در بیت دوم بحث تنباکو و قلیان است که بیشتر در مراسم عزاداری موارد مصرف دارد.

شعرخوانی تا چهلمین بیت ادامه می یابد، چهلمین بیت چون اخرین بیت و نتیجه و جواب فال است حتما بایستی بطور کامل قرائت شود.

نمونه ای از اشعار و ابیات بکار رفته در فال چل سرو و ترجمه آنان بشرح زیر است :

 اشعار و ابیات فال چل سرو

 ترجمه

۱- خدات و بین د دو گل ژوهار

اول اسب و زین دوم ژن و مال

۲- خدا خدام بی وارون باووارو

سوزه کور و کول آوو ز روبارو

۳- خدا بسینی حقم ز دایه

خوم رنجم کیشاکی نیست و سایه

۴- خدا برسان روزی قلیانم

تماکو فروش بکه مهمانم

۵- وسا چترکت ساته بکم خاوو

شا جنم جام بو نویی نوای آوو

۶- تلی ژ زلفت پاونی پامه

گری نوینمت آخر دنیامه

۷- کراسکت چیته گلی دش وازه

بمارکت بو ئی دوس تازه

۸- بری تیله دت دان و نوم شومم

مر علی رحم کی و بنه تومم

۹- دمه کت بار بن و نوم دمم

بلکم ساکت بو دل پر غمم

۱۰- ز بلننی کوور وژم کردمه گل

ارا تو دت گلونی اه مل

۱۱- هر مای هر مچی بو تا کلت کم

و باووان مچی دس وه ملت کم

۱۲- بومه کونیلک و سر شانت

تک تک بچکیام و نرمی رانت

۱۳- گنم گرمسیر هر تلی جاییی

بوشه دوسکم شو نوسی بایی

۱۴- سوزه سیلم که لویی بکه زرد

حکیمم تو بین کی من داشتم درد

۱۵- سوزه ،سوزم بی، سوزه هزاره

سوزه یکی بی داته مغاره

۱۶- کور گن بایی بوینه هماری

و لا دوس مچم و سر سواری

۱۷- خوشا و کوری منیشیا ولات

دسته مه مالیا خالیل پنجه پات

۱۸- هر صو و سحر بانگ خروسان

شوره تلمیت بار تازه عروسان

۱۹- دمه کت قوطی ،آوو حووری مونه

دسه کت بالشت زیر سری مونه

۲۰- دم قن دنو قن ،لوشکر نیم

افرین ز دوس صد آفرینم

۲۱- زیر سریت نی بو زیر پاییت له بو

ز مال ز دنیا هر ژنت خاص بو

۲۲- و در ماله کت ساتی بنیشم

هرکس بپرسی بوشم دوریشم

۲۳- ایواره گونی گاو و گاوبنونی

ار تو دلت بو کسی چه زونی

۲۴- هر مای هر مچی له براوورم

آخر دووارون مارینه سرم

۲۵- صد دوس بگرم هر تو یارمی

هر تو دوسه کی نوو شکارمی

۲۶- دسمال دسکت بیلا دوتا بو

یکیش اوریشم یکی کتان بو

۲۷- دوس اول خاص اسکه میل سردم

ژم دلگیر بوینه و حرف مردم

۲۸- و کاردم نکوش زخمم دیاره

مردمه مو شن یه گنه کاره

۲۹- امروز چن روزه دویر ز یارانم

چوین زمین شور تشنه وارانم

۳۰- ار دوس بزانه مه حالم چوینه

نه زلفه میلی نه خال و سینه

۳۱- نزانم دتی یا دسگیرونی

قرپ قرپ کوشه کت مالم رمونی

۳۲- یه چه جنسی بی تو کردت له ور

هواکت برزه نمیکم و سر

۳۳- خوشا و کری گرمسیر جاسی

منزل ار منزل دم کل همساسی

۳۴- یه شو دیمه خواوو ،خواوو دورونیه

دسم وه مل دوسکم بیه

۳۵- مرمن چه واتم تو چه شنفتی

و حرف ناکس تو له من کفتی

۳۶- یه شو تا و صو شم سوزانم بی

طول شایم را دوس مهمانم بی

۳۷- بیلا هر شو بوله روز بیزارم

ترسم ناکسی شو بیه و کارم

۳۸- و یادته مای کارد بری دسم

دسمال آووردت بستی له دسم

۳۹- دسکم بگر بور و مالکت

بکم و مهمان تنیا خالکت

۴۰- اگر مبلکت فراموشم بو

سفیدی کفن بالا پوشم بو

۴۱- خدا خدام بی ز مال بوینه در

چارشو عروسی بکیشی و سر

۴۲- ا بالا برزه ز دویر دیاره

یا دار حنا یا میخک باره

۴۳- میخک بارمه و کس نمیمه

اری یارمه اری یارمه

 خدایت بدهد دو گل از بهار

اول اسب و زین دوم زن و دارائی

خدا خدا می کردم بارون بباره

پسر سبز چهره آب بر دوش از رود بیاره

خدا حقم رو از دایه بگیره

خودم رنج کشیدم کی در سایه رنج من نشست

خدا روزی قلیانم برسون

تنباکو فروش رو مهمانم کن

در سایه زلفانت ساعتی بخوابم

شاید جهنم جام باشه نشد به درک

تاری از زلفانت پایبند پامه

لحظه ای نبینمت آخر دنیامه

پیرهن چیتت تکه ای ازش بازه

مبارکت باشه دوست جدیدی که گرفتی

گروهی دختران نورسیده از میان شخمم گذشتند

مگر علی رحم کنه به باقیمانده بذرهایم

دهانت رو به دهانم بگذار

بلکه دل پر غمم ساکت بشه

از بلندی کویر کوه خودم رو رها کردم

بخاطر دختران نورسیده چارقد ابریشمی بگردن

همواره می آیی و می روی بیا تا بدرقه ات کنم

بخانه پدری میری تا دست در گردنت بندازم

کاش مشک کوچکی می شدم روی شانه ات

قطره قطره می چکیدم به نرمی رانت

گندم گرمسیر هر خوشه جائی

بدوستم بگو شب نمونه و بیاد

سبزه چهره ام نگاهی کن ولبخندی بزن

حکیم و درمانم تو بودی من کی دردی داشتم

سبز چهره،سبزه گونم بود،سبزه ها هزارتان

سبزه چهره ام تنها یکی بود پناه به کوه برد

کبیر کوه تکه تکه شی صاف بشی

مثل من سواره پیش دوست می رم

خوشا بحال پسری پیشت می نشست

دست و خال های پنجه پایت را مالش می داد

هر صبح و سحر بانگ خروسها

صدای پای کاروان تازه عروسها

دهانت کوچک ،آبخوری مونه

دستت تکیه گاه و پناه سرمونه

دهان و دندان قند، لب چو شکرم

آفرین و صد افرین به تو ای دوست

زیر سرت نی و تشک خوابت گلیم

از دارائی دنیا همسرت نیک باشه

دم در خونت ساعتی بنشینم

هر کی پرسید بگم درویشم

هنگام غروب که گاو ها را می بندند

اگه تو بخوای هیچکس چیزی نمی دونه

همواره میایی و می ری در برابرم

می ترسم اخر منو گرفتار مصیبتی کنی

صد تا دوست بگیرم تنها تو یارمی

تو تنها دوست تازه شکار کردمی

بذاز دستمال دستت دو تا باشه

یکی ابریشم و دیگری کتان باشه

دوست اول نیک و حالا سرد میل ام

که به حرف دیگران از من دلگیر شده ای

منو با کارد نزن چون زخم تنم هویداست

مردم میگن این گناهکاره

امروز چند روزه دور از یارانم

مثل شوره زار تشنه بارانم

اگه دوست بدونه حالم چنینه

نه موهایش را می گذارد نه خال بر سینه اش

نمی دانم دختری یا نامزد داری

صدای کفشات خونه ام رو خراب کرده

این چه لباسی بود تو پوشیدی

بلند پروازی که بمن سر نمی زنی

خوشا بحال پسری که جاش تو گرمسیره

منزل به منزل دهن تنگ همسایه اشه

یه شب خواب دیدم خواب دروغ نیست

دست تو گردن اون دوستم بوده

مگه من چی گفتم تو چی شنیدی

به حرف ناکسان از من دور افتادی

یه شب تا به صبح شمع سوزانم بود

طبل شادی زدم چون دوست مهمانم بود

بذار همیشه شب باشه ،بیزارم از روز

می ترسم ناکسی دوست مونو بهم بزنه

یادت می یاد کارد دستمو برید

دستمال اوردی دستمو بستی

دستم و بگیر و بخونه ات ببر

منو مهمونه تنها خاله ات کن

اگه میل و دوستیت فراموشم بشه

کفن سفید بالا پوشم بشه

خدا خدا می کردم از خونه درآی

چادر نماز عروسی رو بکشی به سر

آن قامت زیبا از دور پیداست

یا درخت حنا یا میخک باهاش داره

میخک همراه دارم به کسی نمی دم

برای یارمه برای یارمه